دریای رحمت

به مناسبت میلاد مسعود عالم آل محمد (علیهم السلام)

ولادت طرب انگیز ثامن الحجج است
بیا که بهر فقیران زیارتش چو حَج است [1]

به منزلت نرسی گر اطاعتش نبری
که در طریق هدی معصیت چو بار کج است [2]

زفیض بارگه خواهرش مشو غافل
شریعه ، شعبه ای از شطّ حُجّة الحُجَج است [3]

دخیل زن به ستون هدایت رضوی
از این ستون نشنیدی به آن ستون فرج است ؟

بهانه گر به دل افتد چه حاجتش به دلیل ؟
که در طریق وفا پای مُستَدِل فلج است [4]

ولیتَ قد بَذلَت فیه دونَ مَصرَعِه
نفوسُنا مُهَجاً ، گرچه خون دل مُهَج است

به طوس اگر که رسیدی زلطف و قسمت دان
وگرنه آخر همت اگر رسد کرج است [5]

اگر که طالب فضلی گناه کمتر کن
که در مرام رضا اهل معصیت همج است [6]

شهاب اگر که رسیدی به حائر رضوی
به آب دیده وضو کن که لُجَّةُ اللُجَج است [7]

سه شنبه 27/7/89
11 ذی القعده 1431
مصادف با ولادت با سعادت علی ابن موسی الرضا (ع)
قم المقدسه

[1]  حج فقرا - زیارت حضرت هزار حج و هزار عمره است .(البحار ج102 ص31 رواية2 باب4)
 [2] اشاره به ضرب المثل معروف "بار کج به منزل نمی رسد"
[3]  شریعه : ایهام نهر و شریعت - شط : رود بزرگ
[4]  اشاره به بیت مولانا "پای استدلالیان چوبین بود"
[5]  ایهام : بزرگراه همت که در دست امتداد تا کرج است . و همت بدون قسمت که بیراهه می رود .
[6]  الناس ثلاثة عالم ربانی، متعلم علی سبیل نجاة و همج رعاع .
[7]  لجّه : دریا - لجج : جمع لجه ، دریاها

ولادت معصومه

به مناسبت میلاد فاطمه معصومه (سلام الله علیها)



رسید موعد جشن ولادت معصومه
زمان عرض ارادت به ساحت معصومه

قلوب مردم ایران دوباره راهی قم شد
بسا که فیض برند از عنایت معصومه

چو صف کشند خلایق به روز حشر مرتب
خوش آنکه بهره برد از شفاعت معصومه

رضا به حکم الهی است همچو حضرت زینب
رضای حق بود اندر رضایت معصومه

چو گم کنی ره  منزل نگه به سوی حرم کن
چراغ راه گزین از هدایت معصومه

به بیت نور[1] گذر کن ببین عمارت دل را
عمارتی است بلند از عبادت معصومه

یقین که آیت حق است آنکه اهل عمل شد
چو درس خواند اگر نزد آیت معصومه

شعار مردم ایران ولایت است که آن هم
هماره منشعب است از ولایت معصومه

شهاب از چه غمینی ؟ گذر کن از سر دنیا
دخیل کن به دو دست از کرامت معصومه

17 مهرماه 1389
اول ذی القعده 1431
قم - حرم مطهر

[1] بیت النور : منزل موسی ابن خزرج ، اقامتگاه و عبادتگاه حضرت معصومه (س)
در قم ، که هم اکنون به مسجد و زیارتگاه عشاق اهل بیت (ع) مبدل شده .

مزار آفتاب


ما از زبان خویش ترنم نمی کنیم
نان می خوریم و فکر به گندم نمی کنیم

پیوسته در معاملۀ نقد و نسیه ایم
ما سودی از بضاعت مردم نمی کنیم

دیگر ز قید پول پرستان هرزه گر
رستیم ، چون معامله در قم نمی کنیم

از دست آن جماعت دون مایه داغها
بر دل نهاده شده که تبسم نمی کنیم

ما نقد عمر اگرچه سفهیانه باختیم
لیکن مزار فاطمه را گم نمی کنیم

این شعله های آتش عشق است کز درون
برپاست ،  ما تدارک هیزم نمی کنیم

در کشتی نجات نشستیم و بیمی از
طوفان و موج در دل قلزم نمی کنیم

لبریز گشت جام می اندر خم غدیر
ما ارتزاق باده جز از خم نمی کنیم

بانوی آب و آینه ، بانوی آفتاب
ما شکوه جز به محضر خانم نمی کنیم

پروا مکن شهاب که دیگر رها ز دست
دامان دخت حجت هفتم نمی کنیم

شنبه سوم مهرماه 1389
شانزدهم شوال 1431
قم المقدسه